ضرورت فهم سازمانی از متون ادبی و عرفانی ایرانی

ضرورت فهم سازمانی از متون ادبی و عرفانی ایرانی

همبالی، شیوه رهبری ایرانی (آموزه‌هایی از شیوه رهبری هدهد در منطق‌الطیر)
منبع: وب‌سایت دکتر غلامرضا خاکی

نظریه پردازان آمریكایی بر خلاف اروپاییان، بر تمایز امر مدیریت و رهبری پای می‌فشارند. علی‌رغم تفاوت دیدگاه‌ها در مورد تعریف رهبری بنا بر باوری عام می‌توان به‌طور کلی گفت: رهبری، توانایی نفوذ در دیگران و جهت دادن آنها در جهت نیل به اهداف است.

بیشتر صاحب‌نظران، قدرت رهبری را برآمده از مهارت‌هایی می‌دانندکه خاستگاهی ذاتی دارند؛ هرچند پاره‌ای دیگر آن را  اکتسابی می‌دانند و عده‌ای  نیز راه میانه را رفته‌اند و پای عوامل محیطی و اقتضایی را پیش كشیده‌اند. ما بر هر باوری كه باشیم، باید بپذیریم كه رهبری مظروفی منعطف است كه تابع ظرف فرهنگ است. فرهنگی كه رهبری در آن اتفاق می‌افتد و رهبران در آن می‌بالند.

رهبری اكنون یكی از مهمترین حوزه‌های نظریه‌پردازی علم مدیریت است. علمی كه به چگونگی ایجاد تحول کمی و کیفی مؤثر در ارکان سازنده سازمان و جامعه (مانند منابع انسانی و مادی، تكنولوژی، ….) برای بهره‌وری (کارآیی + اثربخشی) بیشتر می‌پردازد.

وضعیت كنونی زبان علم مدیریت
بیش از سه دهه است كه روز به روز نگرش کمیت‌گرایی كه به قول رنه گنون فیلسوف فرانسوی از علائم آخرالزمان است در علم مدیریت كم‌رنگ‌تر می‌شود، این نگرش به عنوان یک مکتب و رویكرد غالب فکری رفته رفته تسلط مطلق خود را در حوزه نظریه‌پردازی علم مدیریت که بعد از جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید از دست داده است، امروزه معمولا” از تکنیک‌های کمی برای تجزیه و تحلیل داده‌ها بیشتر در حوزه نظریه‌آزمایی آن هم در قالب نرم‌افزارهای رایانه‌ای بهره‌گرفته می‌شود.

شاهد این ادعا، آثار بزرگانی چون پیتر دراکر، چارلز هندی، وارن بنیس، هنری مینتزبرگ و … است که تقریباً نشانی از رویكردهای كمی برای تبیین مسائل سازمانی در آنها نمی‌توان یافت. زبان نوینی در آثار منتشر شده از سوی صاحب‌نظران مدیریت در دو دهه اخیر در حال ظهور و شکل‌گیری است. این زبان متأثر از جهان شعر، تاریخ، اسطوره و فلسفه است و زبان بیان مفاهیم سازمانی روز به روز به سمت زبان نمادین و مجازی پیش می‌رود.

توجه به صورت‌بندی مسائل سازمانی در قالب مقوله‌های فلسفی با ظهور  مکتب پست‌مدرن و رویکرد هرمنوتیکی در میان نظریه‌پردازان مدیریت شایع شده است. این شیوه در آثار کسانی چون چارلز هندی كه از پیشگامان بهره‌گیری از رویکرد تحلیلی-تأویلی به مدیریت است، انعکاس جدی‌تر پیدا کرده است. او با الهام از چهار خدای اسطوره‌ای یونانی اثر ماندگاری چون خدایان مدیریت را خلق كرده است که به تنهایی فصل نوینی در نگاه استعاره‌گرا اسطوره‌ای به مدیریت است. یا وارن بنیس كه به قول مجله فوربز سرآمد نظریه‌پردازان مباحث رهبری است با الهام از آثار شكسپیر از هفت دوره عمر رهبری سخن می‌گوید، یا پژوهشگرانی چون دیوید روكی و ویلیام توربرت سخن از هفت‌گذار رهبری به میان آورده‌اند و آثار گوناگونی که همه با عدد هفت مطرح شده‌اند. کثرت کاربرد عدد هفت در ادبیات نوین مدیریت جای تأمل دارد.

غالب دست‌آمدهای علم مدیریت با وام‌گیری از روش‌های تحقیق كه در علم روانشناسی و جامعه‌شناسی متداولند بدست آمده است، می‌توان گفت در علم مدیریت روش‌های تحقیق ویژه‌ای كه از زاویه شناخت‌شناسی بتوان آنها را مستقل و ویژه مدیریت پنداشت مطرح نمی‌باشد. در سال‌های اخیر روش‌های پژوهشی پست‌مدرن از جمله رویكردهای هرمنوتیكی رفته‌رفته جای خود را در علم مدیریت باز می‌كنند و بر این پایه آثاری چون خدایان  مدیریت آثاری بوجود آمده است.

ضرورت و هدف تحقیق
وظیفه بشر در هر دوره از تجربه تاریخی‌اش بازاندیشی میراث مفهومی است، این میراث است که ما را از سیر تاریخی آگاهی بشری  باخبر می‌سازد. روشنفکران که وجدان‌های بیدار جامعه بشری هستند در شکل دادن به این بازاندیشی نقش مؤثری را ایفا می‌کنند. نگاه انتقادی آنان به وقایع زشت و زیبای جهان امروز با اتکا به این سندهای تمدنی صورت می‌گیرد. این سندهای تمدنی به ما اجازۀ ابداع و آفرینش ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جدیدی را می‌دهند که از طریق آنها قادر به کشف هرچه بیشتر جوهر بشری می‌شویم. حقیقت کلی و جهانی این ساختارها را در دفاع آنها از ارزش‌های بشری می‌توان دریافت.

انجام تحقیق حاضر از چند جنبه ضرورت داشته است:
– توصیه آخرین مكتب علم مدیریت یعنی نظریه اقتضایی كه تأكید بر توجه به عناصر بومی دارد.

– ظهور زبان استعاره‌گرا و نمادین با غلبه گرایشات پست‌مدرن در علم مدیریت

– ناكارآمدی بسیاری از نظریه‌های رهبری در فضای درونی كشور

– ایجاد خودباوری معقول در هجوم القائات خارجی

– ایجاد مفاهیم جدید در حوزۀ نظریه‌پردازی رهبری برای انجام تحقیقات ملی

در این کتاب نگارنده با تأكید بر تفاوت‌هایی كه برای رهبری (Leadership) و مدیریت (Management) مطرح كرده‌اند از ظهور زبان جدیدی در علم مدیریت در حال شكل‌گیری است سخن می‌گوید و به بررسی استعاره‌ها (Metaphor) می‌پردازد. مقصود از  استعاره دستۀ خاصی از فرایند‌های زبانی است كه در آنها جنبه‌های یك شی‌ء به شی‌ء دیگر، به نحوی فرابرده (منتقل) می‌شوند كه از شی‌ء دوم به گونه‌ای سخن می‌رود كه گویی شی‌ء اول است، استعاره، صورت كوتاه شدۀ تشبیه است كه در یك كلمه فشرده شده است؛ این كلمه فشرده شده طوری در جایگاهی كه به آن تعلق ندارد قرار می‌گیرد كه انگار به راستی جای خود آن است، در ادبیات جدید مدیریت استعاره‌های چون سازمان آفتاب‌پرست، سازمان مانند یك متن، سازمان چون یك كولاژ، سازمان غازی، سازمان بوفالویی، سازمان به عنوان ماشین، سازمان همچون موجودی زنده، سازمان همسان مغز، سازمان همچون زندان روح، سازمان پدیده‌ای دگرگون شونده و متغیر، سازمان به عنوان ابزار سلطه بر دیگران، سازمان به مثابه یك نظام سیاسی، سازمان همچون فرهنگ و … مطرح شده‌اند.

در تلاش برای درک سازمان باید جنبه‌های مختلف آن را بازشناخت و معانی و مفاهیم متناقض و متفاوتی را كه در هر جنبه آن نهفته است دریافت؛ برای این منظور باید طریق دیگری از سازمان را برگزیر كه بتواند با ابهامات، پیچیدگی‌ها و تناقضات پدیده سازمان سازگار شده و ما را از دام‌های ساده‌انگاری‌ها و تجزیه‌ و تحلیل‌های بیش از حد برهاند، تمثیل‌ها و استعاره‌ها صرفاً برای درك سازمان به كار نمی‌آیند، بلكه در نحوه مدیریت و رهبری فایده می‌افتند. مدیران با شناخت نوع سازمان كه به كمک استعاره‌ها رخ داده است با دركی واقعی به مدیریت پرداخته و سبكی را پیشه خود می‌سازند كه با شرایط و نوع سازمان سازگار و همساز می‌باشد.

پس از بحث سازمان به موضوع رهبری و استعاره‌های گوناگون برای آن پرداخته می‌شود و رهبران به شكل زیر دسته‌بندی می‌شوند:

– رهبران اسطوره‌ای
– رهبران تاریخی
– رهبران عرفانی

سپس تلاش می‌كند با استفاده از نقش‌هایی كه هدهد، پرنده مشهور به پرنده حضرت سلیمان در دعوت، توجیه و هدایت مرغان، به سوی حقیقت كه همانا سیمرغ است ایفا می‌كند، فرآیند رهبری را در تجربه استعاره‌ای شرح بدهد، این تحلیل در چارچوب ابیاتی است كه در كتاب منطق‌الطیر شیخ فریدالدین‌ عطار آمده است.

نگارنده در واقع تلاش كرده است تا با تحلیل نقش هدهد، چگونگی فرآیند گذار و حركت از «آنچه هست» را به «آنچه باید» (فرآیند تحول) تشریح كند.

مرحبا ای هدهد هادی شده
در حقیقت پیک هر وادی شده

ای به سرحد سبا، سیر تو خوش
با سلیمان منطق‌الطیر تو خوش

این كتاب آرایش است ایام را
خاص را داده نصیب و عام را

نظم من خاصیتی دارد عجیب
زانک هردم بیشتر بخشد نصیب

گر بسی خواندن میسّر آیدت
بی‌شكی هر بار خوشتر آیدت

 

ویدیوی زیر را مشاهده کنید: