گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد:
از سلسله نشستهای وضعیت تفکر در ایران معاصر
نشست چهلم: ما و میراث فکری جلال آل احمد
سخنرانان:
آقای دکتر مقصود فراستخواه
آقای دکتر محمدسالار کسرایی
آقای دکتر غلامرضا خاکی
آقای محمدحسین دانایی
آقای دکتر مالک شجاعی جشوقانی

آقای محمد حسین دانایی در نشست «ما و میراث فکری جلال آل احمد»
آقای محمدحسین دانایی، خواهرزاده آل احمد، در این جلسه گفتند که عنوان جلسه «ما و میراث فکری جلال آل احمد» دو بخش دارد یکی «ما» و دیگری «میراث فکری جلال». ایشان به توضیح «ما« یعنی جامعه فکری و فرهنگی ایران پرداختند و رویکرد جامعه را نسبت به آأ احمد نقد کردند. به نظر ایشان جامعه فکری و فرهنگی ما دو رویکرد کاملا متناقض در برابر آل احمد در پیش گرفتهاند. یک گروه کاملا به تخریب و منکوب کردن شخصیت و افکار او پرداختند و گروه دیگر از او قدیس ساختند و افکار و اندیشههای آل احمد را مصادره به مطلوب کردند. برخورد گزینشی و شرحه شرحه کردن کلیت تصویری که از آل احمد وجود دارد باعث کژتابی و کژاندیشی درباره او شده است.

آقای دکتر مقصود فراستخواه در نشست «ما و میراث فکری جلال آل احمد»
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و نویسنده، از نگاه یکی از خوانندگان آثار آل احمد در سالهای دهه چهل شمسی وارد بحث شدند و توضیح دادند که راز جذابیت شخصیت و آثار آلا احمد، اصالت و تازگی آن و معطوف بودنش به فهم ایران و ایرانی بود. آل احمد در دوره پیشامردمشناسی، وارد حوزههای نگارش مونوگرافیها و مطالعه مردم در حاشیه شد. آل احمد همچون روح سرگردانی بود که در راه کشف حقیقت از راههای صعبالعبور زیادی گذشت و افتان و خیزان آرمانهای متفاوتی را آزمود. او شهامت درگیر شدن با پرسشهای سخت هستی را داشت و هم درباره افکار و اعتقادات خود و خودشناسیاش و هم در باره شناخت دنیا و مناسبات اجتماعی، تلاش بسیاری کرد. اصالت و تازگی و قدرت و شیوایی قلم او هم به کمک آمد تا آنچه میدید و میاندیشید را با با جامعه ایران در میان بگذارد ولی مرگ زودهنگام او دفتر زندگی این مرد بزرگ را ناتمام گذاشت و او نتوانست به پایان خویش برسد و ثمره تلاشهایش را شخصا برداشت کند. او زائر حقیقت در این جهان نبود بلکه سرگردان حقیقت بود و برای رسیدن به حقیقت بسیار کوشید.

آقای دکتر محمدسالار کسرایی در نشست «ما و میراث فکری جلال آل احمد»
محمدسالار کسرایی، استاد علوم سیاسی و اجتماعی، به نقد رویکرد غربستیزانه و آنچه پروژه غربزدگی جلال نامیده میشود پرداخت. به نظر آقای کسرایی، جلال در زمان خود نابغه بود نابغهای متعهد به شناخت جهان فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی زمان خود. اما تاثیرات فکری او به سبب شیوایی قلم و نفوذ کلام او در روشنفکران و طبقه تحصیلکرده آن دوره، بر جریانات اجتماعی و سیاسی پس از درگذشتش نیز تاثیرگذار بود و گفتمان غربزدگی و غرب ستیزی آل احمد بعدها در دوره انقلاب و تا به امروز مصادره به مطلوب شد، و یکی از منابع فکری برای ستیز با غرب و جهان مدرن شد. به نظر دکتر کسرایی، مهمترین اتفاق ایران در دویست سال گذشته، حرکت به سمت تجدد و نو شدن بود و باید نقش و تاثیر و میراث هر شخصیتی را در تاریخ معاصر، با نسبت او با مدرنیته سنجید. به زعم ایشان، آل احمد امروز یک متن است و میتوان او را به روایتهای مختلف خواند.

آقای دکتر غلامرضا خاکی در نشست «ما و میراث فکری جلال آل احمد»
غلامرضا خاکی، استاد مدیریت دانشگاه تهران و نویسنده کتاب جلال ناخوانده، از رابطه فکری و تخصصی خود با میراث فکری آل احمد گفت. به نظر دکتر خاکی شخصیت و منش جلال امروز قابل کپی برداری نیست و او را باید در ظرف زمان و مکان و موقعیت آن روز دید و تحلیل کرد. اما میراث روشنفکری آل احمد و دیگران را میتوان امروز به حوزههای مختلف برد و در زمینههای تخصصی و سازمانی از آن استفاده کرد. به عبارت دیگر دوران روشنفکران کافه نشین به سر آمده و امروز هر کسی باید در رشته تخصصی خود و در حوزه کار و پژۀهش خود، یک روشنفکر باشد. روشنفکری که دغدغهی عدالت و آزادی در مناسبات پیچیده سازمانی و بروکراسی موجود دارد و قادر است با حفظ جایگاه خود در حوزه تخصصیاش، نقش یک متفکر انتقادی را ایفا کند و به بهسازی و بهبود روندهای کاری و سازمانی کمک کند.

آقای دکتر مالک شجاعی جشوقانی در نشست «ما و میراث فکری جلال آل احمد»
مجری این جلسه دکتر مالک شجاعی پژوهشگر فلسفه بودند. ایشان به نقش و اهمیت آل احمد هم به عنوان یک شخصیت فرهنگی و هم به میراث فکری او در حوزههای مختلف ادبی، سیاسی و اجتماعی اشاره کردند. ضمن معرفی چندین کتاب که درباره آل احمد و روشنفکران ایران نگاشته شده، از حاضران دعوت کردند که درباره شخصیتهای تاریخی و فرهنگی ایران و گفتمانهایی که ایجاد کردهاند بیشتر مطالعه و گفتگو کنند.