برای صلح پایدار ابتدا با خود آشتی کنیم

برای صلح پایدار ابتدا با خود آشتی کنیم

دکتر مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، در نشست صلح و مطالعات میان‌رشته‌ای در کتابخانه ملی ایران چنین می‌گوید:

صلح با خویشتن آغاز صلح با جهان بیرون است و جنگ‌هایی بیرونی نیز ناشی از جنگی است که در درون با خود داریم. آنچه باعث آشتی و صلح می‌شود غلبه به کلیشه و جزمیت‌های ذهنی خود است. وقتی با خود روراست شده و محدودیت‌های فکری خود را می‌پذیریم، گام اول را برای صلح برداشته‌ایم.

عامل دوم، فهم دیگری است. وقتی متوجه می‌شویم سایر انسان‌ها نیز مانند ما دلایلی برای حرف‌ها و اعمال خود دارند خشم‌مان فرو می‌نشیند. جنگ‌ها از عجز ما از درک دیگران ناشی می‌شود و همسران، همسایه‌ها، ملت‌ها، ایدئولوژی‌ها و مذاهب چون نمی‌توانند همدیگر را بفهمند از درِ درگیری با یکدیگر درمی‌آیند.

نیازی نیست دلایل دیگران از نظر ما درست باشد ولی به محض فهمیدن همین موضوع گفت‌وگو آغاز شده و گفت‌وگو یعنی صلح؛ گذر از عینیت‌گرایی خام عامل دیگر ایجاد صلح است و این یعنی اینکه ارتباطی که ما با واقعیت داریم مطلق نیست و تنها جلوه‌هایی از واقعیت بر ما ظهور پیدا می‌کند یعنی پذیرش اینکه دیگران نیز از زاویه‌ای به دنیا می‌نگرند که ما از آن محرومیم.

وابستگی متقابل زندگی انسان‌ها به همدیگر زمینه‌ساز آشتی است. وقتی ملتی متوجه می‌شود که برای زیست در یک منطقه جغرافیایی با سایر ملل وابستگی متقابل دارد، دست از خصومت برمی‌دارد.

بخش بزرگی از جنگ‌ها از عقل ناشی شده ولی باید دانست عقل و عقلانیت با هم متفاوتند. عقلانیت یک فرایند اجتماعی و شبکه‌ای گفت‌و‌گو است که در جریان ارتباط با دیگران اتفاق می‌افتد و با سرشت جمعی ما مرتبط است؛ اما عقل، فردگرا و خودخواه است.

زیبایی‌شناسی، مولد دیگر صلح است. وقتی حضرت عیسی (ع) در حال عبور از دشتی جسد متلاشی اسبی را دید حواریون شروع به گله از بوی بد آن کردند اما حضرت گفت این اسب چه دندان‌های زیبایی دارد. یعنی دیدن زیبایی‌های هستی انسان را به آرامش می‌رساند.

پایداری، توافق اختلافی، تحیر و درک پیچیدگی هستی نیز از عوامل دیگر مولد صلح است.

خصلت میان‌رشته‌ای علوم جدید عاملی در ایجاد صلح است. تاریخ علم در دنیا تا کنون از سه موج عبور کرده است. موج اول تا پایان قرن ۱۸ بود که تنوع و تخصص‌گرایی اندک ویژگی آن بود. موج دوم هم از اوایل قرن ۱۹ شروع شده و بخش اعظمی از قرن بیستم را نیز به خود اختصاص داد که طبقه‌بندی و تخصص زیاد خصلت آن بود.

موج سوم که از اواخر قرن بیستم شروع شد و تاکنون ادامه دارد نگاه کل‌گرا، ساختاری و شبکه‌ای به سوژه‌های علمی دارد و سعی دارد تمام ابعاد یک موضوع را ببیند. از این منظر دیگر یک مهندس ساختمان فقط به فکر طراحی نقشه ساخت‌و‌ساز نیست بلکه محیط زیست خود را نیز در نظر می‌گیرد چرا که متوجه می‌شود پایداری شغل وی بسته با بقای محیط زیست دارد.

پرایس به عنوان پیشرو و چهره سرشناس مطالعات علم سنجی دنیا در آخر مطالعه خود که مربوط به دهه ۹۰ میلادی بود با اشاره به شاخص‌ها و اسناد معتبری که روی آنها مطالعه کرده بود اعلام کرد که از ۸ دانشمند برتر کل تاریخ، ۷ نفر آنها هم اکنون زنده‌اند. یعنی علم در طول موج سوم خود تا این حد دستاورد داشته است.

سطوح معرفت به ترتیب اطلاعات، دسته‌بندی اطلاعات، دانش، خرد و حکمت و در نهایت سکوت است. صلح و سکوت دوستانی قدیمی‌اند و وقتی در سطح اجتماع بخواهیم متکلم وحده بوده و نخواهیم حرف دیگران را بشنویم صلح پایدار برقرار نمی‌شود.

شما در نزاع‌های خیابانی نیز مشاهده می‌کنید که وقتی یکی از طرفین دعوا سکوت می‌کند نزاع به پایان می‌رسد. در سطوح عمیق نیز صلح بادوام وقتی اتفاق می‌افتد که انسان سکوت‌های عمیق‌تری را تجربه کند و به باطن و معنای سخنان مختلف توجه کند.