روز بزرگداشت شیخ اجل
علیرضا حیدری، روزنامهنگار و کارشناس ارشد ادبیات در گفتگو با ایسنا:
زنده یاد دکتر حسین رزمجو که نویسنده بسیار توانمندی بودند در مورد سعدی میگویند: «سعدی به ما آموخته که به گونهای سخن بگوییم و بنویسم که هم زیبا و عوام فهم باشد و هم اینکه خواص آن را بپسندند».
ابتدا باید نگاهی به روزگار سعدی از لحاظ اینکه اوضاع نثر به چه صورت بوده است، بیاندازیم که سعدی در آن روزگار تا چه اندازه بر پایه ویژگیها و سبک آن عصر عمل کرده است.
سعدی را میتوان به لحاظ جغرافیایی و تاریخی در یک مثلث سه ضلعی سبک عراقی، خراسانی و سبک شخصی تصور کرد؛ در روزگار سعدی شاهد حضور مغولان بودیم و بنیعباس که بسیار به عربینویسی گرایش داشت نیز برچیده شد و با توجه به اینکه مغولان به زبان فارسی آشنا نبودند، افرادی را در دستگاه خود قرار دادند که فارسی بدانند و این امر کمک کرد که زبان فارسی جایگزین زبان عربی در دستگاه دیوانی، امور دیوانی، اداری و مملکتداری شود.
البته دولتهایی نیز از گذشته وجود داشتند که تمایل به زبان عربی نداشتند و زبان فارسی را نیز گسترش دادند و این مسائل کمک کرد تا آثاری مانند تاریخ جهانگشای جوینی که نثر بسیار سنگین و مصنوع است را در زمان خودشان به کار گیرند و در این میان فردی مانند سعدی، گلستان را با نثری دلپذیر نوشت.
بیهقی نویسندهای است که شاعرانه مینویسد
بیهقی متعلق به حدود ۳ قرن قبل است که تاریخ مینویسد و متن او با متن گلستان تفاوت زیادی دارد، چراکه تاریخ مینویسد و ممکن است که هر فصل چندین صفحه باشد اما در گلستان با حکایتهای کوتاه روبهرو هستیم و آنچه مهم است اینکه سعدی شاعری است که نثر مینویسد، اما بیهقی نویسندهای است که شاعرانه مینویسد و این تفاوت را باید در نظر داشته باشیم.
زمانی که سعدی نثر مینویسد طبع شاعرانه در نثر او دیده میشود و به همین دلیل مسجع است؛ سعدی در گلستان سجع را به طور جدی وارد شعر میکند و در واقع نثری مینویسد که دور از شعر نیست و کاملا با شعر آمیخته است.
نثر سعدی، نثر معیار است
اینکه نثر سعدی، نثر معیار است را باید قبول کنیم، زیرا این نثر هنوز برای ما قابل فهم است. در گذشته و در مکتبخانهها از گلستان کمک میگرفتند و به نوعی گلستانخوانی داشتند و این موضوع نشان میدهد که نثر گلستان حتی برای کودکان نیز قابل فهم بوده و سخت نیست.
زبان معیار، زبان فراگیری است که مردم آن را استفاده میکنند. در گلستان امثالالحکم زیادی وجود دارد و این ضربالمثلها بسیار مهم است که نشان میدهد زبان سعدی در نگاه و ذهن مردم عام بوده که این امثال ماندگار شده است و اگر مانند جهانگشای جوینی بود هیچ وقت ماندگار نمیشد.
زبان سعدی آمیخته با آرایههای ادبی و تصویرگری است
با توجه به اینکه سعدی در عصر خود جهانگرد بود، شهرت جهانی پیدا کرد و نکتههایی که میگفت ساری و جاری بود. زبان سعدی آمیخته با بدیع، تصویرگری و آرایههای ادبی است اما این آمیختگی در اشعار سعدی بسیار راحت و زیبا در کنار هم جای گرفتهاند.
سعدی در قضاوتها و داوریهای روزگار خود فردی میانهرو و معتدل است
سعدی در قضاوتها و داوریهای روزگار خودش فردی میانهرو و معتدل است که در نثر او نیز به وضوح دیده میشود. سعدی در گلستان از تمام ظرفیتهای زبان و ادب فارسی استفاده کرده که بخشی از این ظرفیتها سادهگویی و سادهنویسی است که باعث شده تا مردم آن را به خوبی بفهمند و بپذیرند.
نثر گلستان به عنوان معیار باعث شد تا افراد دیگر تقلیدهای زیادی از نثر سعدی داشته باشند که توفیق زیادی نداشتند. سعدی در عین ایجاز، اختصار و کوتاهگویی به زیبایی سخن میگوید و واژههای بسیار پیچیدهای به کار نمیبرد و سعی نمیکرد که با عربیگویی فضل فروشی کند.
آنچه از واژههای عربی در آثار سعدی میبینیم حمل بر این نیست که میخواهد خودنمایی کند، بلکه از آنها به درستی استفاده میکند که در اشعار او شاهد این واژهها هستیم که بسیار دلنشین سر جای خود نشستهاند. زنده یاد دکتر حسین رزمجو که نویسنده بسیار توانمندی بودند در مورد سعدی میگویند «سعدی به ما آموخته که به گونهای سخن بگوییم و بنویسم که هم زیبا و عوام فهم باشد و هم اینکه خواص آن را بپسندند».