صد سالگی: قضاوتی بی‌طرفانه

صد سالگی: قضاوتی بی‌طرفانه

یکی از راه‌های خودشناسی منتقدانه و عالمانه و موشکافانه و صادقانه؛ افکار و کردار خود را به گفتار و کردار خوب دیگران عرضه کردن است تا بفهمیم در کجای کاریم و دچار چه توهم‌ها و خودشیفتگی‌هایی هستیم.

در کتاب صدسالگی؛ استاد محمدحسین دانایی مقاله مرا فروتنانه گنجانده‌اند در حالی که نوشته من ردیه‌ای ویرانگر بر کتاب راز حج جلال ایشان است. کتابی که خیلی از جلال‌ستیزان از انتشار آن خوشحال شدند و من بر ایشان اعتراض کردم به خاطر این کار. نه برای سانسور جلال آل احمد بلکه اعتراضی بر جامع و روشمند نگاه نکردن ایشان به موضوع و در این صفحه چند پست در این‌باره گفتم.

دیشب که مقاله خودم را در کتاب صدسالگی مرور می‌کردم انصاف دادم که من اگر جای استاد دانایی (خواهرزاده بزرگوار جلال) بودم بعید بود که چنین کاری می‌کردم و برای نیاوردن آن توجیهی پیدا می‌کردم. در این انصاف‌دهی درونی بود که هم خودم را بیشتر شناختم و هم دانایی را.

سپاسی به خاطر آزاداندیشی و بزرگ‌منشی ایشان که میسزد الگو کنیم.

غلامرضا خاکی