بحران زیست در ایران و برنامهٔ درسی

بحران زیست در ایران و برنامهٔ درسی

دکتر طهماسب کاوسی  | دکترای مطالعات برنامه درسی

وقتی به اطرافمان نگاه می‌کنیم، نشانه‌های بحران زیست همچون زنجیره‌ای از هشدارها هر روز به چشم می‌آیند: تابستان‌هایی که سوزان‌تر و خشک‌تر شده‌اند، رودخانه‌هایی که روزی خروشان بودند و اکنون کم‌جان و نحیف جاری‌اند، هوایی که به جای زندگی، سنگینی و خفگی می‌آورد، و خبرهایی تلخ از انقراض گونه‌هایی که بخشی از حافظهٔ طبیعی سرزمین ما بودند. این‌ها صرفاً داده‌های علمی و آماری نیستند؛ بلکه مستقیماً بر کیفیت زندگی ما اثر گذاشته‌اند و امنیت زیستی آیندهٔ ایران را تهدید می‌کنند.

اما در برابر این بحران، یک نقطهٔ کانونی وجود دارد که نمی‌توان از آن غافل شد: مدرسه. جایی که نسل آینده شکل می‌گیرد و بذر ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای تازه کاشته می‌شود. اگر قرار است مسیر پرخطر کنونی را تغییر دهیم و راهی پایدارتر بسازیم، باید این کار را از برنامهٔ درسی آغاز کنیم.

برنامهٔ درسی؛ نقشه‌ای برای آینده

برنامهٔ درسی تنها فهرستی از کتاب‌ها و ساعات درسی نیست؛ بلکه نقشه‌ای فرهنگی و اجتماعی است که ارزش‌ها و چشم‌انداز یک جامعه را ترسیم می‌کند. اگر در این نقشه جایگاهی شایسته برای محیط‌ زیست در نظر گرفته نشود، طبیعی است که نسل‌های بعدی نیز بدون دغدغهٔ زیست‌محیطی بزرگ شوند. برعکس، زمانی که محیط‌ زیست به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی برنامهٔ درسی تعریف شود، پیام روشنی به دانش‌آموزان منتقل می‌شود: بقای ایران و زمین اولویت نخست ماست.

مسیرهای ادغام بحران زیست در برنامهٔ درسی

۱. حضور در همهٔ دروس، نه فقط علوم
آموزش محیط‌ زیست نباید به یک فصل کوتاه در کتاب علوم محدود شود. چرا دانش‌آموزان در ریاضی با داده‌های واقعی دربارهٔ مصرف آب یا آمار آلودگی هوا کار نکنند؟ چرا در ادبیات، انشاها و داستان‌ها به تجربه‌های زیستهٔ آن‌ها از طبیعت پرداخته نشود؟ وقتی محیط‌ زیست در همهٔ دروس جریان پیدا کند، دیگر موضوعی حاشیه‌ای نخواهد بود.

۲. رویکرد میان‌رشته‌ای و پیوسته
بحران زیست تنها مسئله‌ای علمی نیست؛ لایه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اخلاقی دارد. دانش‌آموز زمانی مفهوم را درک می‌کند که بفهمد عادت‌های مصرفی او چگونه بر وضعیت تالاب انزلی، زاگرس یا خلیج فارس اثر می‌گذارد. این پیوندها آموزش را ملموس و واقعی می‌سازد.

۳. یادگیری تجربه‌محور
هیچ چیز جای عمل را نمی‌گیرد. دانش‌آموزی که در پروژه‌ای گروهی باغچه‌ای در حیاط مدرسه می‌سازد، در تفکیک زبالهٔ محله‌اش مشارکت می‌کند یا در بازدید از یک جنگل یا کارخانهٔ بازیافت حضور می‌یابد، اثر آن تجربه را درونی می‌کند. چنین یادگیری‌های زنده ماندگارتر از صدها صفحه محفوظات هستند.

۴. توجه به بوم‌محلی
بحران زیست در ایران یکدست نیست. دانش‌آموزان خوزستان با مسئلهٔ ریزگردها درگیرند، در حالی‌که دانش‌آموزان شمال با جنگل و رطوبت و دانش‌آموزان مرکز با خشکسالی و فرونشست زمین. برنامهٔ درسی اگر انعطاف‌پذیر باشد، می‌تواند آموزش را متناسب با چالش‌های زیست‌محیطی هر منطقه تنظیم کند. این رویکرد باعث می‌شود یادگیری نه تنها واقعی‌تر، بلکه عمیق‌تر شود.

۵. پرورش شایستگی‌های پایدار
هدف نهایی تنها افزایش اطلاعات زیست‌محیطی نیست؛ بلکه باید مهارت‌ها و نگرش‌های ماندگار شکل بگیرند: توانایی تصمیم‌گیری مسئولانه، تفکر انتقادی در برابر مصرف‌گرایی، و حس تعلق به سرزمین و کرهٔ زمین. نسلی که این شایستگی‌ها را کسب کند، می‌تواند شهروندی پایدارتر و آینده‌نگر باشد.

نقش معلم و مدرسه

هیچ برنامهٔ درسی بدون معلم جان نمی‌گیرد. معلمانی که خودشان نسبت به محیط زیست حساس باشند، می‌توانند کلاس درس را به آزمایشگاهی برای آینده تبدیل کنند. آن‌ها می‌توانند فرصت مشارکت واقعی به بچه‌ها بدهند، بحث‌های نقادانه را هدایت کنند و حتی با شیوهٔ زندگی‌شان الگو باشند.

مدرسه نیز تنها جای آموزش نظری نیست؛ بلکه می‌تواند یک الگوی عملی باشد: مدیریت پسماند، استفادهٔ هوشمند از انرژی، طراحی حیاطی سبز و ایجاد فضاهایی برای تجربهٔ مستقیم طبیعت. وقتی مدرسه خودش به سبک زندگی پایدار پایبند باشد، پیام آن چند برابر اثرگذارتر خواهد شد.

آینده‌ای که می‌توان تصور کرد

تصور کنید دانش‌آموزان امروز با چنین برنامهٔ درسی رشد کنند؛ نسلی که زمین را نه منبعی بی‌پایان برای مصرف، بلکه امانتی ارزشمند بداند. نسلی که بداند هر تصمیم کوچک —از خرید یک بطری آب گرفته تا نحوهٔ مدیریت زباله— بخشی از نجات طبیعت است.

در چنین آینده‌ای، نفس کشیدن در تهران شاید آسان‌تر شود، تالاب‌ها دوباره زنده شوند، جنگل‌ها امنیت بیشتری بیابند و مردم با حس مسئولیت‌پذیری نسبت به سرزمینشان زندگی کنند. این آینده رویایی نیست؛ بلکه مسیری است که می‌تواند از دل برنامهٔ درسی نوین و پایدار بیرون بیاید؛ برنامه‌ای که نه فقط روی کاغذ، بلکه در زندگی روزمرهٔ تک‌تک ما معنا پیدا می‌کند.