هوش مصنوعی؛ جایگزین خطرناک تجربهٔ خواندن

هوش مصنوعی؛ جایگزین خطرناک تجربهٔ خواندن

نویسنده: نائومی اس. بارون (Naomi S. Baron)
استاد بازنشسته زبان‌شناسی، دانشگاه آمریکایی (American University)

تهدید هوش مصنوعی برای مطالعه؛ هوش مصنوعی خواندن کتاب‌ها را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد…

یک «طوفان کامل» در حال شکل‌گیری برای سرنوشت خواندن است.

هوش مصنوعی در زمانی ظهور کرد که کودکان و بزرگسالان پیش‌تر نیز نسبت به گذشته، زمان کمتری را صرف مطالعه کتاب می‌کردند. مطالعه‌ای تازه نشان می‌دهد میزان «خواندن برای لذت» در میان آمریکایی‌ها از اوایل دهه ۲۰۰۰ تاکنون ۴۰ درصد کاهش یافته است.

من به‌عنوان یک زبان‌شناس، بررسی می‌کنم که فناوری چگونه بر شیوه‌های خواندن، نوشتن و اندیشیدن مردم اثر می‌گذارد. این شامل تأثیر هوش مصنوعی نیز می‌شود؛ عاملی که به‌طور چشمگیر در حال تغییر شیوهٔ تعامل مردم با کتاب‌ها و سایر متون است؛ خواه برای تکلیف درسی، پژوهش یا مطالعه تفننی. نگرانی من این است که هوش مصنوعی در حال شتاب‌دادن به تغییری بنیادین در ارزشی است که مردم برای خواندن به‌عنوان یک کنش انسانی قائل‌اند.

همه‌چیز جز کتاب

مهارت‌های نوشتاری هوش مصنوعی تاکنون توجه زیادی را جلب کرده است. اما پژوهشگران و معلمان تازه شروع کرده‌اند درباره توانایی هوش مصنوعی در «خواندن» مجموعه‌داده‌های عظیم و تولید خلاصه، تحلیل یا مقایسه کتاب‌ها، مقالات و نوشتارهای دیگر سخن بگویند.

آیا باید برای کلاس رمان بخوانید؟ امروزه ممکن است تنها به مرور یک خلاصه تولیدشده توسط هوش مصنوعی از طرح داستان و مضامین اصلی بسنده کنید. این امکان – که انگیزه خواندن مستقل را تضعیف می‌کند – مرا بر آن داشت که کتابی درباره مزایا و معایب سپردن وظیفه خواندن به هوش مصنوعی بنویسم.

واگذاری خلاصه‌نویسی یا تحلیل متون به دیگران، پدیده تازه‌ای نیست. CliffsNotes در اواخر دهه ۱۹۵۰ ایجاد شد. چند قرن پیش‌تر، انجمن سلطنتی لندن خلاصه‌هایی از مقالات علمی منتشرشده در Philosophical Transactions ارائه می‌کرد. تا میانه قرن بیستم، چکیده‌ها به بخشی رایج در مقالات علمی بدل شدند و خوانندگان بالقوه می‌توانستند ابتدا چکیده را بخوانند و سپس تصمیم بگیرند آیا کل مقاله را مطالعه کنند یا نه.

اینترنت میان‌بُرهای تازه‌ای به مطالعه افزود. برای نمونه، Blinkist اپلیکیشن اشتراکی‌ای است که کتاب‌های عمدتاً غیرداستانی را به خلاصه‌هایی ۱۵ دقیقه‌ای – به نام Blinks – در قالب متن یا صوت فشرده می‌کند.

اما هوش مصنوعی زایشی این میان‌بُرها را به سطحی بی‌سابقه ارتقا داده است. اپلیکیشن‌هایی چون BooksAI همان نوع خلاصه‌ها و تحلیل‌هایی را ارائه می‌دهند که پیش‌تر به دست انسان نوشته می‌شد. در همین حال، BookAI.chat به شما امکان می‌دهد با کتاب‌ها «گفت‌وگو» کنید. در هیچ‌یک از این موارد دیگر نیازی به خواندن مستقیم کتاب نیست.

اگر دانشجویی برای کلاس موظف باشد رمان ماجراهای هاکلبری فین اثر مارک تواین را با ناتور دشت اثر جی. دی. سالینجر به‌عنوان رمان‌های بلوغ مقایسه کند، CliffsNotes تنها تا حدی می‌تواند کمک کند. درست است که می‌توان خلاصه هر کتاب را خواند، اما مقایسه بر عهده دانشجو باقی می‌ماند. در مقابل، مدل‌های زبانی بزرگ یا ابزارهای ویژه‌ای مانند Google NotebookLM هم کار «خواندن» و هم کار «مقایسه» را انجام می‌دهند و حتی پرسش‌های هوشمندی برای بحث در کلاس تولید می‌کنند.

اما جنبه منفی اینجاست که دانشجو یکی از مزایای اساسی خواندن رمان‌های بلوغ را از دست می‌دهد: رشد شخصی ناشی از تجربه نیابتی کشمکش‌های شخصیت اصلی.

در عرصه پژوهش دانشگاهی نیز ابزارهایی مانند SciSpace، Elicit و Consensus ترکیبی از قدرت موتورهای جستجو و مدل‌های زبانی بزرگ را ارائه می‌کنند. این ابزارها مقالات مرتبط را یافته، سپس آن‌ها را خلاصه و تلفیق می‌کنند و زمان لازم برای مرور ادبیات را به شدت کاهش می‌دهند. وب‌سایت ScienceDirect AI متعلق به الزویر حتی با غرور اعلام می‌کند: «خداحافظ زمان‌های تلف‌شده برای خواندن. سلام بر ارتباط مستقیم.»

شاید. اما در این فرایند، توانایی قضاوت فردی درباره اینکه چه چیزی مرتبط است و نیز ایجاد پیوندهای شخصی میان ایده‌ها کنار گذاشته می‌شود.

آیا خواندن در حال انقراض است؟

حتی پیش از آنکه هوش مصنوعی زایشی فراگیر شود، تعداد کسانی که برای لذت یا کلاس کتاب می‌خواندند رو به کاهش بود.

در ایالات متحده، «ارزیابی ملی پیشرفت آموزشی» گزارش داد که درصد دانش‌آموزان کلاس چهارم که تقریباً هر روز برای سرگرمی می‌خوانند از ۵۳٪ در ۱۹۸۴ به ۳۹٪ در ۲۰۲۲ کاهش یافته است. برای دانش‌آموزان کلاس هشتم این رقم از ۳۵٪ در ۱۹۸۴ به ۱۴٪ در ۲۰۲۳ رسید. در بریتانیا نیز نظرسنجی «بنیاد ملی سواد» (۲۰۲۴) نشان داد که تنها یک‌سوم از نوجوانان ۸ تا ۱۸ ساله از مطالعه در اوقات فراغت لذت می‌برند؛ رقمی که نسبت به سال قبل تقریباً ۹ درصد کاهش یافته است.

روندی مشابه در میان دانش‌آموزان بزرگ‌تر نیز دیده می‌شود. در یک نظرسنجی سال ۲۰۱۸ از ۶۰۰٫۰۰۰ نوجوان ۱۵ ساله در ۷۹ کشور، ۴۹٪ اعلام کردند که فقط وقتی مجبور باشند مطالعه می‌کنند؛ در حالی که حدود یک دهه پیش این رقم ۳۶٪ بود.

چشم‌انداز در دانشگاه‌ها نیز امیدوارکننده نیست. مقالات اخیر نشان می‌دهند که میزان مطالعه در آموزش عالی آمریکا به‌شدت پایین است. پژوهش من همراه با «آن مانگن» نشان داد که استادان میزان خواندن تکلیف‌شده را کاهش داده‌اند، اغلب به این دلیل که دانشجویان حاضر به انجام آن نیستند.

مشکل به‌خوبی در سخن دیوید بروکس، مفسر فرهنگی، نمایان است:

«روزی از گروهی از دانشجویان در آخرین روز تحصیلشان در یک دانشگاه معتبر پرسیدم: در چهار سال گذشته چه کتابی زندگی شما را تغییر داده است؟ سکوتی طولانی و ناراحت‌کننده حاکم شد. سرانجام یکی گفت: “باید درک کنید، ما این‌طور کتاب نمی‌خوانیم. فقط به اندازه‌ای از هر کتاب نمونه‌برداری می‌کنیم که بتوانیم از کلاس بگذریم.”»

در مورد بزرگسالان نیز اوضاع چندان بهتر نیست. طبق نظرسنجی YouGov، تنها ۵۴٪ از آمریکایی‌ها در سال ۲۰۲۳ حداقل یک کتاب خوانده‌اند. در کره جنوبی این رقم حتی کمتر است: فقط ۴۳٪ از بزرگسالان در سال ۲۰۲۳ یک کتاب خوانده‌اند؛ در حالی که در ۱۹۹۴ نزدیک به ۸۷٪ چنین کرده بودند. در بریتانیا نیز «آژانس مطالعه» در ۲۰۲۴ گزارش داد که ۳۵٪ از بزرگسالان «خوانندگان سابق»‌اند – کسانی که پیش‌تر به‌طور منظم مطالعه می‌کردند، اما اکنون دیگر نمی‌خوانند. از میان آنان، ۲۶٪ دلیل ترک مطالعه را صرف زمان در شبکه‌های اجتماعی اعلام کردند.

به نظر می‌رسد اصطلاح «خواننده سابق» اکنون به هر کسی قابل اطلاق باشد که مطالعه را در اولویت قرار نمی‌دهد؛ چه به دلیل بی‌علاقگی، چه صرف وقت در شبکه‌های اجتماعی و چه سپردن کار مطالعه به هوش مصنوعی.

همه آنچه از دست می‌رود…

چرا اصلاً باید کتاب بخوانیم؟

توجیه‌ها بی‌پایان‌اند: مطالعه برای لذت، کاهش استرس، یادگیری و رشد فردی. شواهد فراوانی میان مطالعه و رشد مغزی در کودکان، شادکامی، طول عمر و کند شدن روند زوال شناختی وجود دارد.

این نکته آخر به‌ویژه امروز اهمیت دارد، چراکه مردم بیش از پیش کارهای شناختی را به هوش مصنوعی واگذار می‌کنند؛ فرایندی که «باربرداری شناختی» نام دارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند هرچه وابستگی افراد به هوش مصنوعی بیشتر شود، کمتر خود را متکی بر توانایی‌های فکری خویش می‌دانند. مطالعه‌ای با استفاده از EEG نشان داد که الگوهای اتصال مغزی هنگام نگارش مقاله با کمک هوش مصنوعی با نوشتن مستقل کاملاً متفاوت است.

هنوز برای قضاوت درباره اثرات بلندمدت هوش مصنوعی بر توانایی انسان برای «خوداندیشی» زود است. تاکنون پژوهش‌ها عمدتاً بر نوشتن یا استفاده کلی از ابزارهای هوش مصنوعی تمرکز داشته‌اند، نه بر خواندن. اما اگر تمرین خواندن، تحلیل و تفسیر شخصی را از دست بدهیم، این مهارت‌ها به خطر می‌افتند.

مهارت‌های شناختی تنها چیزی نیست که در معرض تهدید قرار دارد. اگر کار خواندن را بیش از حد به هوش مصنوعی بسپاریم، بخش بزرگی از لذت مطالعه را نیز از دست می‌دهیم: مواجهه با دیالوگی تکان‌دهنده، لذت بردن از یک چرخش زبانی زیبا یا پیوند عاطفی با یک شخصیت.

وسوسه کارآمدی هوش مصنوعی جذاب است، اما این خطر را دارد که مزایای سواد خواندن را تضعیف کند.

:: AI is making reading books feel obsolete – and students have a lot to lose